دانلود, فیلم رایگان , دانلود بالینک مستقسم , دانلود فیلم رایگان با لینک مستقیم , کرج دانلود , دانلود نرم افزار, دانلود موزیک شاد بی کلام
دانلود فیلم تاریخی , بارگیری فیلم ایرانی, دانلود فیلم تخیلی, دانلود فیلم عاشقانه , دانلود فیلم علمی تخیلی ,کرج دانلود بهترین جوکهای روز , جوک های ضد حال, دانلود فیلم از کرج دانلود
دانلود, فیلم رایگان , دانلود بالینک مستقسم , دانلود فیلم رایگان با لینک مستقیم , کرج دانلود , دانلود نرم افزار, دانلود موزیک شاد بی کلام
دانلود فیلم تاریخی , بارگیری فیلم ایرانی, دانلود فیلم تخیلی, دانلود فیلم عاشقانه , دانلود فیلم علمی تخیلی ,کرج دانلود بهترین جوکهای روز ,بیوگرافی,حکایت,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک یارانه,جوک پراید,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,جوک حاضر جوابی,پیامک های ضد حال,حکایت,جوک جناب خان,دیالوگ,جوک جمله سازی,متن های زیبا,جملات عاشقانه,جوک ضد دختر,
جوک جمله سازی ,جوک در مورد تیم پرسپولیس,جوک یارانه,جوک کولر,داستان,جوکای الکی مثلا
جوک پراید,جوکای الکی مثلا,جوک درمورد توافق هسته ای,گلچین بهترین جوک ها,
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
داستانی که در زیر نقل میشود مربوط به دانشجویان ایرانی است که در دوران سلطنت ((احمد شاه قاجار)) برای تحصیل به آلمان رفته بودن : (( ما هشت دانشجوی ایرانی بودیم که زمان احمد شاه در آلمان تحصیل میکردیم. روزی رئیس دانشگاه به ما اعلام کرد که همه دانشجویان خارجی باید از مقابل امپراتور آلمان رژه بروند و سرود ملی کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوردیم که عده ما کم است. گفت : اهمیتی ندارد. از برخی کشور ها فقط یکیدانشجو در این جا تحصیل میکند و همان یک نفر، پرچم کشور خورد را حمل خواهد کرد، وسرود ملی خود را خواهد خواند. چاره ای نداشتیم . همه ایرانی ها دور هم جع شدیم وگفتیم ما که سرود ملی نداریم، واگر هم داشته باشیم،آن را حفظ نیستیم . پس چه باید رد ؟ وقت ه نیست که از ایران واز کسی بپرسیم!! به راستی عزا گرفته بودیم که مشکل را چگونه حل کنیم.یکی از دوستان گفت: این ها که فارسی نمیدانند.چطور است شعر و آهنگی را سر هم بکنیم و بخوانیم و بگوییم همین سرود ملی ماست، کسی نیست که سرود ملی مارا بداند واعتراض کنید. اشعار مختلفی که از سعدی و حافظ میدانستیم، باهم تبادل کردیم. اما این شعر ها اهنگین نبودند ونمیشد آن هارا به صورت سرود خواند. بلاخره من گفتم : بچه ها ، عمو سبزی فروش را همه بلدید؟ گفتند:آره. گفتم:همین آهنگین است، وهم ساده وکوتاه . بچه ها گفتند:اخر عموسبزی فروش که سرود نمیشو! گفتم: بچه ها گوش کنید! و خودم با صدای بلندو خیلی جدی شروع به خواندن کردم : عمو سبزی فروش .... بعله ...سبزی کم فروش.... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله... . فریاد شادی از بچه ها برخاست و شروع به تمرین کردیم . بیشتر تکیه شعر روی کلمه ((بعله))بود که همه با صدای بم و زیر میخواندیم.همه ی شعر را نمیدانستیم. با توافق همدیگر، ((سرود ملی)) به این صورت تدوین شد : عمو سبزی فروش! ... بعله ... سبزی کم فروش !... بعله ... سبزی خوب داری؟... بعله .... عمو سبزی فروش ! .... سیب کالک داری ؟ .... زالزالک داری ؟ ... بعله ... سبزیت باریکه ؟ ... بعله ... شبهات تاریکه ؟ ... بعله ... عمو سبزی فروش ! ... بعله.... این را چند بار تمرین کردیم . روز رژه با یونی فرم یک شکل و یک رنگ از مقابل امپراتور المان ،((عموسبزی فروش)) خوانان رژه رفتیم . پشت سر ما دانشجویان ایرلندی در حرکت بودند .از ((بعله)) گفتن ما همه به هیجان آمده بودند و ((بعله)) را با ما تکرار میکردند ، صدای ((بعله )) چنان در استادیوم طنین انداز شده بود که امپراتور هم با ما ابراز تفقد فرمودند و داستان به خیر گذشت . )) هنر نزد ایرانیان است و بس!!!